تیر و کمال ( پرتاب بیست و نهم )

خدا، به نامش

سلام و درود، رد کردن تبر های نقره ای، طلایی، پلاتینی و...

تیر و کمال
تیر و کمال

ارزان تر از چوب؟

آن داستان که هیزم شکنی تبر چوبی اش در آب می افتد و فرشته ای پیشنهاد تبر های بهتر به او می دهد را به یاد بیاوریم. اگر بدانیم چه می خواهیم و ارزشش را داشته باشد پس نباید کوتاه آییم و ارزش هایمان را ارزان بفروشیم. مقاومت در برابر سود کاری دشوار است ولی اگر یادمان باشد در برابر این سود چه چیزی از دست خواهیم داد، خواسته هایمان را بهتر چیدمان می کنیم.

همان گونه که بزرگان و دانایان می گویند، همان داستان...

دانستم آینده مانند آن فرشته پیشنهاد های زیادی دارد ولی باید به ارزش های خود پایبند باشیم که این کار با شناخت آغاز می شود.

خرامان

هنگامی که بتوانیم انجام دهیم و دارای قدرت انتخاب باشیم، اگر خوبی و درستی را برگزینیم، ارزشمند است و در تلاش برای خ خ آهسته و پیوسته در رسیدن به این ارزش هستیم.

اما ساده نبود ولی سخت هم نیست.

 هر گاه از آب بگیریم تازه است
هر گاه از آب بگیریم تازه است


پرتاب بیست و نهم به هدف خورد و سپاس از شما برای پرداختن زمان خود به این نگارش.

پرتاب بعدی در مورد چیست؟

چنان چه سخنی و پیشنهادی در مورد این تیر اندازی دارید، همینجا با من در میان بگذارید که خوشحال می شوم.